روان‌شناسی اسلامی، یعنی عملی ساختن کلام نقلی و کلام عقلی اسلام بصورت روزمره و مفید با روش‌های کاربردی روانشناسی روز و یعنی تبدیل واژگان آسمانی قرآن به معرفت می‌باشد.

فهرست مندرجات
۱ - مقدمه
۲ - تعریف
۳ - موضوع روان‌شناسی اسلامی
۴ - اهدف‌ روان‌شناسی
۵ - اصول موضوعه روان‌شناسی اسلامی
۶ - فایده و کاربرد
۷ - انگیزه انسان در تأمین نیازمندی‌ها
۸ - جایگاه روان‌شناسی در قرآن و سنت
۹ - تأمین نیازمندی‌ها از دیدگاه قرآن
       ۹.۱ - حکمت فراگیر خداوند
       ۹.۲ - ادامه حیات با تأمین نیازمندی‌ها
۱۰ - اصل مهم توازن در خلقت الهی
       ۱۰.۱ - عوامل ایجاد توازن از نگاه قرآن
       ۱۰.۲ - انگیزه‌های روانی در قرآن
       ۱۰.۳ - حالت‌های انفعالی در قرآن
       ۱۰.۴ - حالت ترس در قرآن
       ۱۰.۵ - صفات انفعالی انسان‌ها در قرآن
       ۱۰.۶ - تاثیرات انفعالات بر بدن انسان
       ۱۰.۷ - آثار ترس بر بدن انسان در قرآن
       ۱۰.۸ - آثار عدم رعایت اعتدال در ترس
۱۱ - دستور‌های قرآن درباره حالات انسان‌ها
       ۱۱.۱ - دستور قرآن درباره ترس از مرگ
       ۱۱.۲ - شجاعت عامل پیروزی مسلمانان
       ۱۱.۳ - دعوت از مؤمنان برای مبارزه
       ۱۱.۴ - راه رسیدن به سعادت و بهشت
       ۱۱.۵ - حتمی بودن کوچ انسان از دنیا
۱۲ - ترس از فقر و معالجه آن از دیدگاه قرآن
       ۱۲.۱ - رسیدن روزی به انسان‌ها
       ۱۲.۲ - تنها روزی‌دهنده مخلوقات
۱۳ - روان‌شناسی اسلامی و غیر اسلامی
۱۴ - اصول روان‌شناسی اسلامی علمی
۱۵ - تاریخچه
۱۶ - حرف آخر
۱۷ - عناوین مرتبط
۱۸ - فهرست منابع
۱۹ - پانویس
۲۰ - منبع

مقدمه

روشن‌فکران پیشاهنگ روان‌شناسی در واقع فیلسوفان باستان هستند، اما سنت و شکل روان‌شناسی نوین‌ اندکی بیش از صد سال سابقه دارد. صدمین سالگرد روان‌شناسی نوین در سال ۱۹۷۹ جشن گرفته شد. هرمن ابینگهاوس (herman ebinghaus) روان‌شناس قرن ۱۹ می‌گوید: «روان‌شناسی پیشینه‌ای دراز اما تاریخچه‌ای کوتاه دارد.» آنچه که فلسفه قدیم را از روان‌شناسی جدید متمایز می‌سازد و پیدایش یک نظام مستقل را نشان می‌دهد، ‌رویکردها و فنون مورد استفاده است.» [۱]
[۲]
و اما «اصطلاح روان‌شناسی اسلامی تحت عنوان علم النفس الاسلامی برای اولین بار در مقدمه کتاب «الدراسات النفسیه عند المسلمین و الغزالی بوجه خاصه» که تقریر دکتر احمد فؤاد الاهوانی است و استاد عبدالکریم العثمان تحریر کرده است در سال ۱۹۶۲ آمده است.» [۳]
[۴]


تعریف

ماحصل تعریف روان‌شناسی اسلامی در سال ۱۹۶۲ که از طرف دکتر احمد فؤاد الاهوانی مطرح گردید این است که: «روان‌شناسی اسلامی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به مباحث دینی نزد مسلمانان می‌پردازد.» [۵]
با توجه به نظریه‌های مختلف که در روان‌شناسی اسلامی مطرح است تعریف جامعی که می‌توان ارایه کرد: «روان‌شناسی اسلامی، مطالعه علمی رفتار است که با فرهنگ و جهان‌بینی اسلامی متناسب باشد.» [۶]


موضوع روان‌شناسی اسلامی

موضوع روان‌شناسی اسلامی فراتر از بعد ظاهری و فیزیولوژیکی، بعد باطنی و پنهانی رفتار انسان است. یعنی رفتار انسان با عنایت به اسباب ظاهری و باطنی آن. [۷]


اهدف‌ روان‌شناسی

از جمله هدف‌های روان‌شناسی را می‌توان تأمین نیازمندی‌ها در موجود زنده از قبیل ایجاد نشاط و حالتی برای فعالیت و در نتیجه انجام اعمال و رفتار‌ها و برآوردن نیاز‌های اساسی و ضروری زندگی و ادامه آن به‌طور کلّی هماهنگ کردن انسان‌ها با محیط زندگی دانست. [۸]


اصول موضوعه روان‌شناسی اسلامی

برخی از اصول موضوعه روان‌شناسی اسلامی که در کتاب‌های علم النفس الاسلامی و روان‌شناسی اسلامی بیان شده است «بحث از طبیعت انسان، هدف‌مندی و انگیزه و علاقه و بحث از نفس و ماهیت آن، احوال نفس و حالات و عوامل فساد و صلاح نفس، علاقه نفس به جسم، روح و قلب، بحث از افکار و وسوسه، و درباره امید به زندگی و مسایل زندگی دنیا و سپس آخرت» [۹]
و موضوع «شهوت، فطرت، تضادهای موجود بین آن‌ها، عوامل تقویت‌کننده و تضعیف‌کننده هر کدام، مکانیسم بروز اختلال‌های روانی واکنشی و غیر واکنشی، معیارهای بیماری و سلامت روانی، ارائه‌ی سبک و روش زندگی» [۱۰]
از اصول موضوعه روان‌شناسی اسلامی می‌باشد.

فایده و کاربرد

مکتب روان‌شناسی اسلامی هم مانند هر یک از مکاتب روان‌شناسی، پشتوانه فلسفی دارد، ‌زیر بنای تفکر روان‌شناسی اسلامی از مفاهیم دینی گرفته شده است که آن را در چارچوب علمی بیان می‌کند. «ما بر اساس مفاهیم روان‌شناختی که در کتاب و سنت آمده است، می‌توانیم هم یک دیدگاه روان‌شناختی داشته باشیم و هم قانون‌مندی‌های خاص روان‌شناختی را از آن استخراج کنیم مثلاً در آیه ۱۹ انفال (اِن تتقو الله یجعل لکم فرقاناً) هواپرستی و هواخواهی‌ها موجب می‌شود که انسان حقایق را به گونه‌ای دیگر ببیند و واقعیت‌ها را با همان تحلیل‌ها بسنجد. ما ادعا نمی‌کنیم که قرآن و سنت در همه زمینه‌های روان‌شناسی مطلب دارد، باید در این رابطه تلاش کنیم و این مفاهیم را به دست آوریم. مفاهیمی که بدست می‌آوریم یا هماهنگ با یافته‌های علمی است، در این صورت اطمینان بیشتری نسبت به یافته‌های علمی پیدا می‌کنیم و حتی ممکن است آنها در نزد ما اعتبار و ارزش بیشتری پیدا کند و یا به یک سری مفاهیم و موضوعات روان‌شناسی برخورد می‌کنیم که روان‌شناسی موجود به آن نپرداخته است، این نیز برای یک روان‌شناس مفید خواهد بود؛ چرا که افق جدیدی را فراروی او می‌گشاید. فایده دیگر این کار این است که چه بسا ممکن است مطالبی را بدست بیاوریم که با تحقیقات موجود در روان‌شناختی هماهنگ نباشد، ‌این نیز زمینه‌ساز تحقیقات عمیق و گسترده‌تر در هر دو منبع و روش خواهد شد.» [۱۱]


انگیزه انسان در تأمین نیازمندی‌ها

طبیعی است که انگیزه‌های فراوانی انسان‌ها دارند که در انجام این اهداف تأثیر دارند و می‌توان این انگیزه‌ها را به دو بخش اصلی تقسیم نمود: ۱ - انگیزه‌های فیزیولوژیک؛ ۲ - انگیزه‌های روانی؛ انگیزه‌های فیزیولوژیک به نیاز‌های مربوط به جسم و عوارضی که در بافت‌های بدن، مانند کمبود مواد لازم برای بدن یا به هم خوردن تعادل آن به وجود می‌آیند، مربوط می‌شود. این انگیزه‌ها، رفتار فرد را به جهت اهدافی که نیاز‌های فیزیولوژیک بدن را برآورده می‌سازند راهنمائی و یا نقص و کمبودی را که گاهی در بافت‌های بدن به وجود می‌آورد، جبران و روح و بدن را به حالت توازن در می‌آورد. انگیزه‌های روانی نیز در جریان رشد نیاز‌های معنوی فردی و اجتماعی انسان تأثیر به سزائی دارند.

جایگاه روان‌شناسی در قرآن و سنت

قرآن و روایات با عبارات مختلف به موضوعاتی نظیر شناخت و اصلاح نفس و خودشناسی می‌پردازند و بر نقش روان بر رفتار تاکید می‌کنند. از سویی برای هر یک از اصول موضوعه روان‌شناسی اسلامی دستوراتی دارد که به اهمیت این مسئله اشاره دارد. تا جایی که قرآن (۲۹ حجر) [۱۲]
خلقت انسان را از روح خود می‌داند. در کلام وحی و روایات به واژگانی مانند سکون، روح، سلام و... پرداخته است که تشریح آن نیازمند تفصیل است. نکته اساسی، توجهی است که از ابتدای خلقت انسان تا بی‌نهایت از طرف خدا به انسان شده است که تمام آن برای به سعادت و آرامش رسیدن انسان است و لاجرم رفتار انسان قطره‌ای از نظرگاه اقیانوس بی‌کران آفریننده است.

تأمین نیازمندی‌ها از دیدگاه قرآن

در قرآن مجید که از هرگونه تحریف و تغییر مبرّا هست، روی انجام این انگیزه‌ها به نحو کامل و صحیح برای تأمین اهداف عالی تعیین شده در شرایع آسمانی غیر تحریف شده تأکید‌های فراوانی انجام شده است.

← حکمت فراگیر خداوند

حکمت فراگیر خداوند که نعمت‌های خود را به مخلوقاتش عطا فرموده، چنین اقتضا می‌کند که در آن‌ها ویژگی‌ها و صفات مخصوصی به ودیعه بگذارد و آن‌ها را شایسته انجام وظائفی بکند که برای انجام آن‌ها آفریده شده‌اند خداوند از زبان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) در قرآن در مقام اثبات وجودش چنین نقل می‌کند: «...رَبُّناَ الَّذِی اَعْطی کُلَّ شَئٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی» «خدای ما آن کسی است که همه موجودات عالم را نعمت وجود بخشیده، سپس به راه کمالش هدایت کرده است» [۱۳]
[۱۴]
و در سوره اعلی، آیه ۱ - ۳ در مقام توصیف صانع عالم و آفریدگار جهان و همه مخلوقات از جمله انسان‌ها چنین می‌فرماید: «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأَعْلی الَّذِی خَلَقَ فَسَوّی وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدی» «ای پیامبر به نام خدای خود که برتر و بالاتر از همه موجودات است، به تسبیح و ستایش مشغول باش، آن خدائی که عالم را آفرید و همه آن‌ها را به حد کمال خود رسانید و آن خدائی که هر چیز را قدر و اندازه داد و به راه کمالش هدایت نمود».

← ادامه حیات با تأمین نیازمندی‌ها

چنانچه خوانندگان توجه دارند، این انگیزه‌ها و عوامل حیات فیزیولوژی، توازن لازم و کافی برای ادامه زندگی را در انسان‌ها فراهم می‌سازند و طبق تحقیقات جدید دانشمندان فیزیولوژی در بدن انسان و حیوان نوعی تمایل طبیعی نسبت به حفظ توازن ثابت در باطن و فطرت و سرشت انسان‌ها وجود دارد. این، همان نظریه‌ای است که چهارده قرن قبل در قرآن مجید اصول آن را در آیات متعددی چنین بیان فرموده است. از جمله این آیات، آیه ۱۹ از سوره حجر است: «وَالأَرْضَ مَدَدْنا‌ها وَ اَلْقَیْنا فِی‌ها رَواسِیَ وَ اَنْبَتْنا فِی‌ها مِنْ کُلِّ شَئٍ مَوْزُونٍ؛ [۱۵]
زمین را گسترانیدیم و در آن، کوه‌های عظیم بر نهادیم و از آن هر چیز را مناسب و موافق با حکمت و عنایت برویانیدیم». و در آیه دیگری می‌فرماید: «وَ خَلَقَ کُلَّ شَئٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرا» «خداوند همه چیز را آفرید، آنگاه آن را در اندازه معینی قرار داد». [۱۶]
و در آیه دیگر می‌فرماید: «وَ کُلَّ شَئٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ» «...هر چیزی نزد او به اندازه است». [۱۷]

 


اصل مهم توازن در خلقت الهی

پس انحاء تقدیر و توازن در خلقت الهی یک اصل مهم اساسی است که بر اساس آن موجودات را مطابق با مصالح و نیاز‌های آن‌ها آفریده، و برای هر شیئی آنچه را که لازمه ادامه زندگی و حیات اوست، اعطاء کرده است: «اِنّا کُلَّ شَئٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» «ما همه چیز را در اندازه‌های مشخص و معینی آفریدیم» [۱۸]


← عوامل ایجاد توازن از نگاه قرآن

پس ایجاد توازن روحی و جسمی یک هدفی است که در علوم مربوط به انسان و حیوان از جمله روان‌شناسی از دیدگاه قرآن، مسأله‌ای است مهم و قابل طرح. و انگیزه‌ها و عوامل فراوانی در تأمین این هدف و انجام آن به نحو نیکو وجود دارد از قبیل عوامل حفظ ذات،
← انگیزه‌های روانی در قرآن

نظیر انگیزه‌ها و عوامل فیزیولوژیکی عوامل و انگیزه‌های روانی و فطری هستند که نیاز‌های فطری و معنوی و اساسی در سرشت روان انسان‌ها را برآورده می‌سازند از قبیل عدالت‌خواهی، نیکی، زیبائی و احساس نظم و ایجاد هم بستگی و سایر تمایلات روحی و فطری انسان. در قرآن مجید و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) دستورات کافی و وافی در این مورد وارد شده و توضیح داده شده است و دانشمندان غربی نیز کم‌وبیش به این حقایق اعتراف دارند از جمله «ابراهام مارنو یکی از دانشمندان غرب عقیده دارد که نیاز‌های معنوی انسان نوعی نیاز‌های فطری هستند که تکامل رشد و بالندگی شخصیت فرد به برآوردن آن‌ها بستگی دارد. [۳۳]


← حالت‌های انفعالی در قرآن

از جمله اهداف روان‌شناسی اسلامی بیان و توضیح یک سلسله از حالت‌های انفعالی در انسان و نیز در حیوانات می‌باشد و این حالت‌ها و عواطف در حفظ بقای نسل انسان و حیوان به آن‌ها کمک شایانی می‌نمایند مثلاً حالت ترس که یک حالت انفعالی است، انسان‌ها را از خطرهائی که تهدید می‌کند، دور می‌سازد و همچنین سایر حالات انفعالی از قبیل خشم و... انسان‌ها را به دفاع از خود و مبارزه برای بقاء نوع و حالت انفعالی مثلاً محبت؛ اساس پیوند دو جنس نر و ماده در انسان و حیوان بوده و برای جذب هرکدام به دیگری به منظور بقای نوع لازم و ضروری است و بحث از رابطه نزدیک این حالت‌ها و انفعال‌ها در انسان و حیوان از جمله مسائلی است قابل بحث و بررسی در روان‌شناسی و یکی از مسائل اساسی آن علم به شمار می‌رود. در قرآن کریم نیز توصیف و توضیح دقیقی درباره بسیاری از عواطف انفعالی مانند ترس، خشم، محبت، شادی، نفرت، غیرت، حسد، ندامت، شرم و خواری و سایر حالت‌های مهم و اساسی نفس انسان ذکر گردیده است.

← حالت ترس در قرآن

از جمله این انفعال‌ها «حالت ترس» است که در قرآن در آیات متعددی ترس برای حفظ انسان از عذاب الهی و اجتناب از گناهان و تمسک به پرهیزگاری و عبادت و کار و غیر این‌ها مطرح گردیده است و سوره‌های مختلف قرآن مسائل گوناگون مربوط به ترس و انواع آن را مورد بحث و تحقیق و بررسی قرار داده است. [۳۴]

← تاثیرات انفعالات بر بدن انسان

بدیهی است که همراه این انفعال‌ها تغییرات فیزیولوژی زیادی در بدن انسان‌ها و در شکل ظاهری بدن و خطوط چهره از قبیل ضربان قلب، انقباض موی‌رگ‌های خونی در امعاء و احشاء و گسترده شدن این موی‌رگ‌ها در سطح بدن پدید می‌آیند.

← آثار ترس بر بدن انسان در قرآن

در قرآن مجید نیز از اضطراب و تپش شدید قلب در حالت انفعالی ترس نام می‌برد. [۱۳۷]
[۱۳۸]
این دو آیه حالت ترسی را که در جریان جنگ خندق (احزاب) بر مسلمانان چیره شده بود وصف می‌کند و نظیر این آیه در سایر سوره‌های قرآن مجید [۱۳۹]
[۱۴۰]
[۱۴۱]
[۱۴۲]
[۱۴۳]
[۱۴۴]
[۱۴۵]
[۱۴۶]
[۱۴۷]
[۱۴۸]
[۱۴۹]
[۱۵۰]
[۱۵۱]
[۱۵۲]
[۱۵۳]
[۱۵۴]
[۱۵۵]
[۱۵۶]
[۱۵۷]
درباره آثار و نتایج ترس مطالبی بیان شده است.

← آثار عدم رعایت اعتدال در ترس

روشن و واضح است این انفعال‌ها گرچه وظائف مهمی در زندگی انسان به عهده دارند و انسان‌ها را در حفظ بقای ذات یاری می‌کنند، با این حال زیاده‌روی در آن‌ها برای سلامت جسم و روان زیان آورند مثلاً ترس برای انسان در عین حال که مفید است و انسان‌ها را از خطرات بزرگ زندگی که انسان‌ها را تهدید می‌کند، یاری می‌دهند، و لیکن ترس زیاد زندگی انسان‌ها را مختل می‌سازد و از انجام وظائف لازم جلوگیری می‌کند و شخصیت انسان‌ها را دچار تزلزل می‌نماید و لذا در تحقیقات جدید در طبّ «روان‌تنی» (سیکوماتی) این حقیقت روشن شده است که اضطراب در جنبه‌های انفعالی انسان یکی از عوامل رشد بسیاری از عوارض بیماری‌های جسمی است و آمار‌های زیادی موجود نشان می‌دهند که درصد زیادی از بیمارانی که اغلب به مطب پزشکان مراجعه می‌کنند، اساسا از اضطراب‌های ناشی از مشکلات روانی شکایت دارند، این بیماران در حقیقت نیازمند مداوای پزشکی نیستند، بلکه در واقع به معالجه روانی نیاز دارند. [۱۵۸]
[۱۵۹]


دستور‌های قرآن درباره حالات انسان‌ها

قرآن با توجه و اهتمام به راهنمائی مردم در امر مهار کردن حالات روانی و غلبه بر آن‌ها از علوم جدید پزشکی پیشی گرفته است زیرا در این کار فواید بهداشتی فراوانی وجود دارد که تاکنون به‌طور دقیق و علمی شناخته نشده است ولی در عصر حاضر به فواید آن کم و بیش پی برده‌اند. قرآن در آیات متعدد مردم را به نترسیدن از اموری راهنمائی می‌کند که معمولاً آن‌ها حالت ترس را در انسان‌ها بر می‌انگیزانند مانند مرگ و فقر.

← دستور قرآن درباره ترس از مرگ

قرآن درباره ترس از مرگ، روش بنیادی و بنیانی را در پیش گرفته است و آن، بیان این مسأله و توضیح آن به انسان‌های عاقل است که حیات دنیا، یک زندگی گذرا و فانی و نعمت‌های آن نابود شدنی است و تنها زندگی اخروی است که نعمت‌هایش ابدی و باقی و جاودانه است و مرگ نیز یک حالت طبیعی بوده، مرحله‌ای از زندگی فانی این دنیا و رجوع به زندگی باقی و همیشگی رستاخیز است که انسان‌ها بر اساس تکامل در حیات و زندگی به سوی آن در حرکتند.
از این‌رو مؤمن واقعی و حقیقی از مرگ نمی‌هراسد زیرا یقین دارد که مرگ او را به نعمت‌های باقی و جاودان پس از مرگ منتقل خواهد کرد که خداوند به بندگان پرهیزکار خود اعطاء می‌فرماید. قرآن زندگی دنیا را جز لهو و لعب ندانسته و زندگی اخروی را واقعی و حقیقی می‌داند: «وَ ما هذِهِ الحَیاةُ الدُّنْیا اِلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ اِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ» «زندگی این دنیا جز لهو و بازیچه‌ای بیش نیست و زندگی واقعی در آخرت است اگر مردم آن را بدانند». [۱۶۰]
«وَ ماَ الحَیاةُ الدُّنْیا اِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ للدّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ اَفَلا تَعْقِلُونَ» «دنیا جز بازیچه کودکانه و هوسرانی بی‌خردان چیزی نیست و همانا سرای آخرت برای نیکوکاران بهتر است آیا در این مورد تعقّل می‌نمائید؟» [۱۶۱]
روی این اصل زندگی دنیا در قرآن به عنوان متاع، یعنی بهره کم و مختصر و در مقابل، زندگی اخروی همانا زندگی باقی و جاودانی معرفی گردیده است. پیامبران الهی به امت‌های خویش به نقل قرآن چنین می‌گفتند: «یا قَوْمِ اِنَّما هذِهِ الحَیاةُ الدُّنْیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الآخِرَةَ هِیَ دارُ القَرارِ» «ای قوم، این زندگی (فانی) دنیا متاع ناچیزی بیش نیست و سرای آخرت منزلگاه ابدی (وحیات جاودانی) است» [۱۶۲]


← شجاعت عامل پیروزی مسلمانان

این‌گونه دستورات حقیقی و واقعی برای مسلمانان از عوامل مهمی بودند که باعث می‌شدند مسلمانان صدر اسلام در میدان جنگ و جهاد و قتال و مبارزه با کفر و شرک و بت‌پرستی شجاعانه و بدون ترس از مرگ اقدام کنند و با شهامت و جرأت فراوانی در آرزوی شهادت در راه خدا و رسیدن به نعمت‌های بهشتی باشند و بر صفوف دشمنان شجاعانه بتازند و دین خدائی را در عرصه زندگی بشری گسترده سازند. از باب نمونه و دلیل و مدرک بر ادعای بالا چند آیه زیر را توجه فرمایید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ اَمْواتا بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ، فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ اَلاّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» «گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند؛ مرده‌اند، بلکه اینان زنده هستند و در نزد خدا متنعّم خواهند بود، آنان به آنچه به داده شده، شادمانند و به مؤمنانی که هنوز به آنان نپیوسته‌اند و بعدا در پی آنان به راه آخرت می‌گردند، مژده می‌دهد که از مردن نترسید و از فناء متاع دنیا هیچ غم و اندوهی به خود راه ندهید» [۱۶۳]
«وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ اَوَ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌمِمّا یَجْمَعُونَ» «اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نایل می‌شوید و آن بهتر است از هر چیزی که در حیات دنیا برای خود فراهم می‌آورید، اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید اندوهی به خود راه ندهید که به رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا محشور خواهید شد» [۱۶۴]


← دعوت از مؤمنان برای مبارزه

این‌رو خداوند در آیات متعددی در قرآن، مؤمنان را برای مبارزه با کفر و الحاد و شرک دعوت کرده، در برابر این فداکاری و مبارزه در راه خدا اجر و ثوابی قرار داده است. «فَلْیُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الحَیاةَ الدُّنْیا بِالآخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فِی سَبِلِ اللهِ فَیُقْتَلْ اَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ اَجْرا عَظِیما» «ای مؤمنان باید در راه خدا با آنان که زندگی مادی دنیا را بر آخرت گزیدند، جهاد و مبارزه نمایند و هر کسی که در راه خدا با آنان که زندگی مادی دنیا را بر آخرت گزیدند جهاد و مبارزه نمایند و هرکسی که در راه خدا کشته شد، فاتح گردیده، زود باشد که او را (در بهشت جاودانی) اجری عظیم عطا خواهیم کرد» [۱۶۵]


← راه رسیدن به سعادت و بهشت

آری این است راه رسیدن به سعادت و نیل به مقامات بهشتی، این، سیره دائمی خداوند است در برابر انسان‌های فداکار و شهیدان شجاع و مبارزان حق و حقیقت پیامبران به جان و مال و مکتب. خداوند با چنین افراد فداکار معامله پرسودی نموده، جان انسان‌های عزیز و فداکار را در مقابل اعطاء بهشت و نعمت‌های اخروی بی‌پایان خریداری نموده است. این، وعده‌ای است الهی برای اطمینان در مقابل فداکاری‌ها و شهادت‌طلبی‌های انسان‌های با ایمان «اِنَّ اللهَ اشْتَری مِنَ المُؤْمِنِینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِانَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ فَیَقْتَلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْدا عَلَیهِ حَقَّا فِی التَّوْراةِ وَ الإِنْجِیلِ وَ القُرْآنِ وَ مَنْ اَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الفَوْزُ العَظِیمُ» «خدا جان و مال مؤمنان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنان که در راه خدا مبارزه می‌کنند، دشمنان دین را به قتل می‌رسانند یا خود کشته می‌شوند، این وعده قطعی الهی است و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن به حق وعده داده شده است و از خداوند با وفا‌تر به انجام عهد و وعده کیست؟ ای مؤمنان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت، سعادت و پیروزی بزرگی است». [۱۶۶]


← حتمی بودن کوچ انسان از دنیا

آری پیروزی بزرگی است که خداوند در مقابل گذرا از زندگی دنیا که قابل بقاء و دوام نیست، نعمت‌های بزرگ جاودان و قابل بقاء هدیه می‌نماید، انسان‌ها، خواهی نخواهی از این دنیا خواهند رفت، پس چه بهتر که انسان‌ها طوری از این دار فانی بروند که نتیجه آن سود ابدی و حتمی و جاودانه باشد، از مرگ و مردن چاره‌ای نیست، همه موجودات ممکن چنین سرنوشتی دارند، زود یا دیر از این دنیا سفر می‌کنند، و بقائی در این دنیا برای هیچ موجودی جز ذات پروردگار ممکن نیست. «قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الفرارُ اِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ المَوْتِ اَوِ القَتْلِ وَ اِذا لا تُمَتَّعُونَ اِلاّ قَلِیلاً» «ای پیامبر به منافقان بگو اگر از مرگ یا قتل فرار می‌کنند، آن فرار هرگز به نفع شما نیست زیرا که اندک زمانی بیش، از زندگی کامیاب نخواهید شد» [۱۶۷]


ترس از فقر و معالجه آن از دیدگاه قرآن

یکی دیگر از حالت‌های انفعالی نفس که چه بسا باعث کشاندن انسان‌ها به سوی بدبختی و گرفتاری‌های فراوان می‌گردد، مسأله فقر و نداری و ترس از آن می‌باشد.
قرآن در مقام معالجه این مرض روانی برخی از انسان‌ها، مسائل اساسی و زیربنائی روحی و درونی را مطرح می‌سازد. اصولاً انسان‌ها برای چه از فقر می‌ترسند؟ برای این که قدرت انسان‌ها در اداره زندگی خویش به نحو دلخواه کمبودهائی دارند، انسان‌ها به صورت طبیعی توانائی برطرف ساختن این کمبود‌ها را ندارند، خداوند در برابر این نحو فکر و رویه می‌فرماید: «روزی تنها، دست خداوند است و تنها او است که روزی‌دهنده و صاحب قدرت و اقتدار است» [۱۶۸]
به این ترتیب انسان‌ها با توسل به خداوند و رابطه نزدیک بندگی واقعی نزد او می‌توانند این مشکل روانی را کاملاً حل نمایند.

← رسیدن روزی به انسان‌ها

خداوند روزی انسان‌ها را به طرق و وسائل مختلف و گوناگون به آنان می‌رساند از قبیل نزول برکات آسمانی «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ» «روزی شما با همه وعده‌ها که به شما داده شده، در آسمان (به امر خدا مقدّر) است» [۱۶۹]
«وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِی الأَرْضِ اِلاّ عَلیَ اللهِ رِزْقُ‌ها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّ‌ها وَ مُسْتَوْدَع‌ها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ» «هیچ جنبده‌ای در زمین نیست جز آن که روزی او بر خداست، و خدا منزل دائمی و موقت او را می‌داند و همه حالات مخلوق در دفتر علم ازلی پروردگار قرار دارد» [۱۷۰]


← تنها روزی‌دهنده مخلوقات

خداوند در قرآن مجید در آیات متعدد، خود را تنها روزی دهنده مخلوق‌ها معرفی می‌کند: «اِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُوالقُوةِ المَتِینُ» «همانا روزی‌دهنده خلق تنها خداست که صاحب قوت و اقتدار ابدی است» [۱۷۱]
علت این که خداوند تنها روزی‌دهنده مخلوقات است، در این آیات ذکر نشده و لکن در آیات دیگر قرآن توضیحی به این نحو درباره آن داده شده است که خداوند، شنوا و داناست، و دارای قدرت انجام آن بوده، تأمین مصالح امور بندگان در اختیار اوست. «وَ کَاَیِّنْ مِنْ دابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزقَ‌ها اَللهُ یَرْزُقُ‌ها وَ اِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمِیعُ العَلِیمُ» «یعنی چه بسا حیوانات که خود بار روزی خود را به دوش نکشند و خدا به آن‌ها و هم به شما روزی را می‌رساند و او شنوا و داناست». [۱۷۲]
«اَللهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ اِنَّ اللهَ بِکُلِّ شَئٍ عَلِیمٌ» «خداوند هرکس از بندگان را که بخواهد روزی وسیع و یا تنگ به او می‌رساند، همانا او به مصلحت‌های تمام مخلوقات آگاه و داناست» [۱۷۳]
«وَ ما یَفْتحِ اللهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکْ لَ‌ها وَ ما یُمْسِکُ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ العَزِیزُ الحَکِیمُ یا اَیُّها النّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُاللهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَالأَرْضِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ فَأَنِّی تَؤْفَکُونَ» «درِ رحمتی را که او به روی مردم می‌گشاید، هیچ‌کس نتواند بست و آن را که او ببندد هیچ‌کس جز او نتواند باز کند و اوست خدای بی‌همتای با حکمت و اقتدار، ای مردم متذکر شوید که چه نعمت‌ها خدا به شما عطا فرموده؟ آیا جز خدا آفریننده‌ای هست که در آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هرگز جز آن خدای یکتا خدائی نیست پس ای مشرکان چگونه از درگاه حق رو به بت‌های باطل می‌آورید» [۱۷۴]
[۱۷۵]
چنان‌که خوانندگان ملاحظه می‌کنند، قرآن رابطه علیت بین اعطاء روزی و بین صفات کمال و قدرت خداوند و حکمت و علم و شنوایی او را اعلام می‌دارد. [۱۷۶]
نظیر بحث و بررسی در این صفات که از اهداف مهم روان‌شناسی اسلامی بشمار می‌رود، صفات غلبه بر غضب و مسأله محبت به خدا و پیامبر و غیر این‌ها از موجودات [۱۷۷]
[۱۷۸]
[۱۷۹]
[۱۸۰]
[۱۸۱]
[۱۸۲]
[۱۸۳]
و سایر انفعال‌ها از قبیل ادراک حسی (یعنی شنوایی، بینایی و بویایی، قوه لمس و قوه چشائی و...) و تفکر و یادگیری [۱۸۴]
[۱۸۵]
[۱۸۶]
[۱۸۷]
[۱۸۸]
و فراموشی و سیستم مغز و اعصاب، شخصیت، روان‌درمانی و غیر این‌ها است.

روان‌شناسی اسلامی و غیر اسلامی

تفاوتی که از طرف برخی از مخالفین روان‌شناسی اسلامی مطرح می‌شود این است که آیا روان‌شناسی اسلامی علم است یا خیر و ثانیاً آیا اصول روان‌شناسی اسلامی علمی است؟
برای پاسخ به این دو سؤال ابتدا باید علم، روش علمی، وظیفه علم و نظریه علمی را تعریف کنیم. «علم عبارت است از کاربرد روش علمی در پیدا کردن جواب برای مسایل حل شدنی» [۱۸۹]
و روش علمی «تلاشی است نظام‌دار برای پاسخ دادن به پرسش‌های خاصی (که حل شدنی باشد اما نتوان فوری و با سرعت بدان‌ها جواب داد). با آن که شاخه‌های علوم متفاوت با یکدیگرند و فنون پژوهش علمی نیز ممکن است از یک علم به علم دیگر، به‌گونه قابل ملاحظه‌ای متفاوت باشد، ساختار همه آن‌ها متکی بر یک نظام منطقی است و در همه آن‌ها یک فلسفه مشترک به نام «روش علمی» وجود دارد. ویژگی و جنبه کلی (و جهانی) همین «روش علمی» است که جست‌وجو و کاوش برای قوانین کلی حاکم بر رفتار را در بر می‌گیرد.» [۱۹۰]
و «مهم‌ترین وظیفه هر علم تدوین و توسعه تئوری است. (کرلینگر، ۱۹۷۳؛ اشمیت، ۱۹۹۲)» [۱۹۱]
و نظریه علمی «نظریه مجموعه‌ای از مفهوم، تعریف و فرضیه مرتبط به هم که با مشخص کردن روابط میان متغیرها، دید و یا نظری منظم و منسجم از پدیده‌های مورد بحث به دست می‌دهد و هدفش تبیین و پیش‌بینی پدیده‌هاست.» [۱۹۲]

با توجه به تعاریف فوق روان‌شناسی اسلامی به‌دلیل این‌که نظام‌دار بوده و ساختار آن متکی بر یک نظام منطقی است، یک علم است. و «بنابر اصول خود به تعریف مفهوم و فرضیه مرتبط با هم در مورد عامل حیات، شهوت، فطرت، تضادهای موجود بین آن‌ها، عوامل تقویت کننده و تضعیف‌کننده هر کدام، مکانیسم بروز اختلال‌های روانی واکنشی و غیر واکنشی، معیارهای بیماری و سلامت روانی، ارایه سبک و روش زندگی در مقیاس وسیع پرداخته و به‌طور کلی، در هر یک از شاخه‌های مربوط به روان‌شناسی فردی و اجتماعی و هر جنبه‌ای که به انسان مربوط می‌گردد، دیدگاه اختصاصی خویش را دارد. از سوی دیگر مهم‌ترین خصوصیت و فایده‌ای که نظریه برای استفاده‌کننده آن در بردارد عبارتند از منظم کردن یافته‌ها، ایجاد فرضیه، توان پیش‌بینی و توان تبیین؛ مکتب روان‌شناسی اسلامی تمام فعل و انفعال‌های فردی و اجتماعی انسان را در وجود دو جریان ذاتی و غیر اکتسابی به نام فطرت و شهوت خلاصه می‌نماید و به تضاد بین این دو جریان معتقد است و عوامل تقویت‌کننده و ضعف هر کدام را بیان می‌کند. علل را واقع‌بینانه توجیه می‌نماید و برای پیش‌گیری و کنترل این کشمکش‌ها، قوانین و اصول کاملاً مشخص و ضمانت‌های اجرایی قوی دارد.» [۱۹۳]


اصول روان‌شناسی اسلامی علمی

در مقایسه با روان‌شناسی نوین که «در سال ۱۹۰۸ یک روان‌شناس انگلیسی به نام ویلیام مکدوگال (William mcdugall) روان‌شناسی را به عنوان علم رفتار تعریف کرد.» [۱۹۴]
رفتاری که قابل مشاهده علمی و تجربی باشد و «یکی از اشکال‌هایی که به روان‌شناسی اسلامی گرفته می‌شود این است که چون وجود روان، فطرت، شهوت و فعل و انفعال‌های روانی میان آن‌ها قابل لمس نیستند، جنبه علمی ندارند و تنها جنبه‌هایی که امکان آزمایش داشته باشند و قابل مشاهده و لمس علمی باشند، علمی هستند. این اشکال به وسیله مکتب‌های مادی طرح‌ریزی شد و توسط بعضی از افراد مسلمان کم‌اطلاع ممکن است تکرار شود، باید به صورت جدی و دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد. در این‌جا به‌طور اجمال به این اشکال جواب داده می‌شود؛ مشخصه‌های عامل حیات در انسان حسی ـ عقلانی هستند.
ما حضور عالم حیات را در تمام ارتباط‌های خود حس می‌کنیم، مثلاً وقتی با هم دست می‌دهیم، مولکول‌های هر یک را همراه عامل حیات حس می‌کنیم، در حقیقت اگر بدن ما تنها از مولکول ساخته شده بود امکان حس عمق و سایر انواع حواس اصولاً وجود نداشت و لذا می‌توانیم بگوییم که ما عامل حیات را در خود و دیگران لمس می‌کنیم، منتها این لمس به صورتی نیست که ما عامل حیات را جدا کنیم و به مدعیان نظریه مکانیستی حیات را نشان دهیم و در این قسمت بعد عقلانی ما باید وارد عمل شود. نکته بسیار اساسی این است که تمام آموزش‌های الهی را فقط فطرت‌های سالم می‌پذیرند. (پاسخ دیگر) البته باید توجه داشت که غیر قابل لمس بودن بعضی جنبه‌های مربوط به روان‌شناسی، منحصر به نظرات روان‌شناسی اسلامی نیست، بلکه در مورد اغلب و شاید تمامی مکاتب روان‌شناسی چنین روندی وجود دارد.» [۱۹۵]


تاریخچه

«اساسی‌ترین عامل اهتمام و توجه و تکاپوی جدی متفکران اسلامی درباره انسان‌شناسی و بالخصوص پیرامون روان‌شناسی، تاکید شدید قرآن مجید و احادیث کاملاً معتبر از بانی بزرگ اسلام پیامبر گرامی (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) است که با اشکال و عبارات گوناگون شناخت و اصلاح نفس را مطرح فرموده‌اند تا آنجا که برای وصول به خداشناسی، خودشناسی را مقدمه لازم معرفی فرمودند: «من عرف نفسه فقد عرف ربه» از طرف دیگر پس از دوران رنسانس، روان‌شناسی مانند دیگر علوم تدریجاً از مادر اصلی خود که فلسفه بود جدا شده و به جریان افتاد. در نتیجه روان‌شناسی معاصر در دو قرن ۱۹ و ۲۰ با برچسب دانشگاهی رسمی در غرب و شرق به راه افتاد به‌طوری که تدریجاً از دیدگاه اکثریت متفکران علوم انسانی، طریق منحصر برای روان آدمی تلقی گشته در نتیجه، علمی به عنوان علم النفس اسلامی از دیدگاه دانشگاهی ناپدید شد.» [۱۹۶]
«در ابتدای قرن ۲۰ دوباره به فعالیت دانشگاهی پرداخت و پیرامون موضوعات روان‌شناسی اسلامی بحث‌هایی صورت گرفت که رساله دکترای دکتر محمد عثمان النجاتی تحت عنوان «الادراک الحسی عند ابن سینا» در سال ۱۹۴۲ میلادی به رشته تحریر درآمد و اولین کتاب با عنوان روان‌شناسی اسلامی تحت عنوان «الدراسات النفسیه عندالمسلمین والغزالی» منتشر گردید. سپس دامنه بحث گسترده شد و مجلاتی در این زمینه منتشر شد که مجله «المسلم» در نوامبر ۱۹۷۴ به چاپ رسید.» [۱۹۷]
سپس در گوشه و کنار ملت‌های مسلمان همایش‌ها و کنگره‌هایی برگزار گردید. در کشور جمهوری اسلامی ایران نیز قبل از انقلاب ممکن است به صورت متفرقه از سوی کسانی نظیر شهید مطهری (رحمة‌الله‌علیه) کارهایی صورت می‌گرفته، ولی گرایش به روان‌شناسی اسلامی با ابتکار بزرگانی چون علامه مصباح یزدی (دام‌ظله) و استاد غروی (مدظله) قبل از انقلاب در مؤسسه در راه حق آغاز و هم اکنون در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) و پژوهشکده حوزه و دانشگاه ادامه دارد و حاصل آن کتاب‌هایی نظیر روان‌شناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی و مکتب‌های روان‌شناسی و نقد آن و چندین رساله و پایان‌نامه نیز با این گرایش به رشته تحریر درآمده است که هر سال رشد و تعالی این گرایش فزونی دارد.

حرف آخر

همان‌طور که روان‌شناسی نوین علم به معنای اخص (تجربه و آزمایش) است، روان‌شناسی اسلامی هم علم به معنای اعم (هم با تجربه و آزمایش و هم امور غیر تجربی) است و اصول موضوعه آن نیز مانند سایر مکاتب علمی و وابسته به روش‌های علمی است. بنابراین با تلاش و کوشش روان‌شناسان مسلمان می‌توان فراتر از روان‌شناسی نوین به علم روان‌شناسی پرداخت.